سیاست خارجی

جمهوری اسلامی اگرچه حمایت از برخی کشورهای منطقه را با پوشش ایدئولوژیک توجیه می کند، ولی در واقع اهدافی فراتر از مسائل ایدئولوژیک دنبال می کند.

اسرائیل امیدوار است تا ایران در بحبوحه این وقایع، طی واکنشی عجولانه و در نتیجه اشتباه محاسباتی، آغازگر یک جنگ بزرگ منطقه‌ ای باشد.

احتمال بازگشت دولت بایدن به برجام بدون تغییر در برخی از جزئیات فنی توافق از جمله محدودیت زمانی ضعیف به نظر می رسد.

موضوعی که ایران در طولانی مدت با آن مواجه خواهد بود، سیاست انرژی ای است که ایالات متحده امریکا در دوره جدید، آن را در پیش خواهد گرفت.

انتخاب ترامپ و یا بایدن به ریاست جمهوری ایالات متحده، نه تنها روابط اقتصادی، نظامی و سیاسی بین واشنگتن و تهران، بلکه مسیر سیاست داخلی ایران را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد.

در صورت نمایش عزم قاطع برای آزادسازی قره باغ و توجه به معادلات حساس، همکاری بین آناتولی و قفقاز جنوبی پس از پایان اشغال به سطحی بی‌ سابقه خواهد ‌رسید.

اگرچه تحریم‌ تسلیحاتی رسماً به پایان رسیده ‌است، اما جلب خریداران جدید از سوی صنایع تسلیحاتی ایران حداقل در کوتاه مدت چندان محتمل به نظر نمی ‌رسد.

تغییر تصویر ایران در افکار عمومی جهان عرب بیش از آنکه محصول تبلیغات آمریکا، سعودی و اسرائیل باشد، معلول تحولات اخیر در منطقه و مداخله ایران در کشورهای عربی به ویژه سوریه است.

شکاف به‌ وجود آمده در روابط ترکیه و اسرائیل در پی حادثه

در صورت ادامه موضع بی‌ طرفانه روسیه و پایان موفقیت ‌آمیز عملیاتهای جمهوری آذربایجان در مدتی کوتاه، مناسبات باکو-تهران وارد مرحله تازه ‌ای خواهد شد.

ایران موضع سی سال پیش خود را حفظ کرده و هنوز در قبال همسایه مسلمان آسیب دیده از اشغال و ارمنستان اشغالگر موضعی یکسان دارد.

سازمان ملل چنانچه در راستای خواست ترامپ، اقدامی زودهنگام انجام دهد، ممکن است در درازمدت فعالیتهای این سازمان با بحران مشروعیت روبرو شود.