مذاکرات موشکی ایران در آینۀ مذاکرات هسته ای

مذاکرات موشکی ایران در آینۀ مذاکرات هسته ای
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

۱۲ آبان ۸۲، حسن روحانی، دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی ایران در جلسه ای در شورای عالی انقلاب فرهنگی با حضور محمد خاتمی، رئيس جمهور وقت ایران به تشریح سیاست­های هسته ای ایران پرداخت. این سخنرانی در نخستین سالهای شروع بحران و مذاکرات هسته ای ایران ایراد شده و رئوس کلی فکری نظام جمهوری اسلامی در مواجهه با یک بحران بین المللی را نشان می دهد.

کلیت این سخنرانی را که در شمارۀ ۳۷ نشریۀ راهبرد منتشر شده، می توان چنین خلاصه نویسی کرد: ایران از سال ۷۸ تصمیم گرفت برای به دست آوردن چرخۀ سوخت تلاش کند و اختیاراتی به سازمان انرژی هسته ای داد. سال ۸۱ نخستین ابهام دربارۀ برنامۀ هسته ای ایران مطرح شد و پرسش و پاسخ­های ایران و آژانس بین المللی انرژی اتمی شروع شد. ایران خرداد ۸۲ متوجه شد که طرح پروندۀ هسته ای در شورای حکام آژانس ممکن بود دردسرساز شود. پروندۀ هسته ای در این دوران در اختیار سازمان انرژی اتمی و وزارت امور خارجه بوده ولی با حساس شدن اوضاع، به شورای عالی امنیت ملی ایران محول شد. تهران برای جلوگیری از رفتن پرونده اش به شورای امنیت، راهکارهای مختلفی را بررسی کرد. نتیجۀ بحث­های مطرح شده در شورای عالی امنیت ملی ایران این شد که همکاری و معامله با کشورهای اروپایی به عنوان یک راه حل مؤثر در دستور کار قرار گیرد. روحانی از نتیجۀ معامله در گام اول راضی بوده: «آمریکایی­ها پافشاری می کردند پرونده به شورای امنیت ارجاع شود. سه کشور اروپایی ایستادگی کردند و نگذاشتند... روس­ها به ما گفتند این اولین منظرۀ جالب در تاریخ سیاسی بود که ما شاهد آن بودیم که انگلیس رودروی آمریکا قرار گرفته بود. ما تا به حال چنین منظره ای ندیده بودیم. برای ما خیلی زیبا بود.»

روحانی در ماه های اخیر مشابه همین جملات را دربارۀ اختلاف اروپا و آمریکا دربارۀ برجام گفته است. این زیبایی البته خیلی دوام نداشته، به اعتراف روحانی: «منتهی بعدا اعتمادسازی بین ما و اروپا یک مقدار دچار مشکل شد.» علت این مشکلات اما تخلف و به عبارت دیگر مخفی کاری ایران بود. روحانی می گوید: «[ما از] این موضوع که دلالی که از او قطعاتی را خریداری کرده بودیم، لیبی هم از همان دلال تجهیزات خریداری کرده، اطلاع نداشتیم... ما تجهیزاتی را که از این دلال گرفته بودیم، گفته بودیم، جز یک مورد.» این یک مورد خرید سانتریفیوژ p2 بوده که به گفتۀ حسن روحانی، «باعث شد که به اعتماد بین ما و اروپا خدشه وارد شود و به روند و پروسه ای که شروع کرده بودیم، ضربۀ اساسی وارد شود. موضوع P2 که کشف شد، کشورهای اروپایی را عصبانی کرد و اساسا شک کردند که آیا ما غیر از P2 نقشه یا تجهیزات دیگری را هم گرفته ایم و به آنها اطلاع نداده ایم یا خیر؟»

ایران برای جبران مافات وارد دور تازه ای می شود و فوریه ۲۰۰۴ توافق می کنند که: «ما دامنۀ تعلیق [برنامۀ هسته ای] را یک مقدار گسترش دهیم و آنها در قبال آن، پروندۀ ما را در از دستور کار آژانس خارج کنند... این توافق در سطح کارشناسان انجام شد و بعد سه وزیر [وزرای امور خارجۀ انگلیس، فرانسه و آلمان] آن را امضا کردند و برای ما ارسال کردند. آمریکایی­ها خیلی به آنها فشار آوردند که در نهایت [اروپایی­ها] از تعهدات خود عقب نشینی کردند.»

در این میان یک مشکل دیگر هم به وجود می آید: «اروپایی­ها کم کم به این نتیجه رسیدند که ما در مواردی که از لحاظ فن آوری مشکلاتی داشتیم، تعلیق را نپذیرفتیم و فقط روی مواردی که مشکل فنی نداشتیم، تعلیق را پذیرفتیم.» این مشکل را آمریکایی­ها به اروپایی­ها یادآوری کرده بودند: «آمریکایی­ها با اروپایی­ها می گویند که سر شما کلاه رفته است. به دلیل اینکه ایران در طول این سال [مذاکره]، تمام مشکلات فنی خود را حل کرده است.» حسن روحانی در سخنرانی خود برداشت آمریکایی را تقریبا تأیید کرده و گفته است ایران در طول مذاکرات، دنبال رفع نقایص فنی خود بود.

در آن دوران، ایران کماکان به همکاری با اروپا امیدوار بوده، به چند دلیل: «نگرانی­های اروپایی­ها کمتر شده... [چون] الان احتمال اینکه اگر به شورای امنیت برویم، جنگی رخ بدهد، خیلی ضعیف است. [دلیل دیگر] اینکه از این موضوع هراس دارند که آمریکایی­ها با این فشار، به تدریج نظام ایران را بشکنند و این مسئله به نفع آنها نیست که یک حکومت آمریکایی در ایران روی کار بیاید... [دلیل دیگر اینکه ممکن است بر اثر فشار آمریکا] در نهایت جمهوری اسلامی ایران با آمریکا همکاری کند و این موضوع به نفع اروپایی­ها نیست.» روحانی می گوید «در مجموع خیلی به نفع اروپا نیست که ما به شورای امنیت برویم»، اما می پذیرد که «در مسئلۀ چرخۀ سوخت، به همان میزانی که آمریکایی­ها مصمم به جلوگیری هستند، آنها هم مصمم هستند.»

شبیه این وضعیت را می توان اکنون هم ترسیم کرد. اروپایی­ها دربارۀ برجام و اجرایی شدن آن با آمریکا اختلاف نظر دارند، ولی دربارۀ برنامه موشکی با آمریکا تفاهم دارند.

تفاوت بین اروپا و آمریکا در آن دوران، از نظر حسن روحانی این بوده که آمریکایی­ها می خواستند ایران را به شورای امنیت ببرند و «تمام مسائل مورد نظرشان همچون بحث خاورمیانه و تروریسم و... را در آنجا مطرح کنند» ولی «اروپایی­ها نمی خواهند ما را در یک مشکل بزرگ قرار بدهند. شاید در منطقۀ ایران یک فضای تنفسی برای آنها باشد. آنها در حال حاضر جایی را ندارند. عراق و بقیۀ کشورهای عربی در اختیار آمریکاست.»

بر اساس همین باورهاست که جمهوری اسلامی تصمیم به ادامه دادن مذاکرات با اروپایی­ها گرفت، تاکتیکی که سابقه دار و مهم است: «حداقل محصول کار این خواهد بود که شورای امنیت را به تعویق می اندازیم... حداقل برای یکسال دیگر... [در این مدت] نسبت به افکار عمومی هم اتمام حجتی کرده ایم، فناوری را کاملتر می کنیم و از لحاظ حقوقی مسائلمان را با آژانس حل و فصل می کنیم... ما از سال گذشته [سال ۸۱] که [رفتن پرونده به] شورای امنیت را به تعویق انداختیم، خیلی منفعت بردیم.»

ایران برای این همکاری­ها استراتژی اقتصادی هم داشته است. روحانی در این سخنرانی گفته: «اگر قرار باشد کشوری در این پرونده به ما کمک کند، ما هم باید پروژه های مهم را به آن کشور واگذار کنیم.» شبیه این رویکرد را می توان اکنون هم در پیشنهادهای مکرر ایران به کشورهای اروپایی به ویژه فرانسه و آلمان مشاهده کرد.

تاکتیک دیگر ایران استفادۀ سیاسی از ابزار مذاکرات بوده. روحانی می گوید: «[اگر] در معامله با اروپا و در مذاکرات سیاسی موضوع به شکست بینجامد و به خاطر شکست مذاکرات به شورای امنیت برویم... خیلی بهتر است... به دلیل اینکه در صورت شکست در مذاکرات سیاسی، دست یک کشور قوی مثل چین باز است که در شورای امنیت بگوید اینها در حال مذاکره بوده اند و باید به مسیر مذاکره برگردند و پیشنهاد کنند که مثلا ۶ ماه مجددا با یکدیگر مذاکره کنند.» او تأکید می کند که «اینکه تکیۀ ما فقط به سه کشور اروپایی باشد، قطعا اشتباه است»، «اروپا دوست ما نیست و رابطۀ خوبی با اسلام ندارد، اما به خاطر جایگاه استراتژیک ایران، نمی خواهد ایران را از دست بدهد» و از نظر عملیاتی هم توضیح می دهد که در مذاکره با اروپایی­ها می توان با استفاده از رقابت­های درونی اروپایی­ها و همچنین شکاف­های موجود بین اروپا و آمریکا، «فضای بهتری پیدا کنیم و در آن فضا بتوانیم مشکلات را با هزینۀ کمتری حل و فصل کنیم.»

روحانی در بخش دیگری از این جلسه در پاسخ به این پرسش که «همه با چرخۀ سوخت ما مخالفند، ‌پس چه راهی وجود دارد؟» می گوید: «اگر ما یک روزی بتوانیم این چرخه را کامل کنیم و دنیا در برابر عمل انجام شده قرار بگیرد، در آن صورت قضیه فرق می کند. دنیا نمی خواست پاکستان به بمب اتم برسد و برزیل هم چرخۀ سوخت داشته باشد، ولی برزیل به چرخۀ سوخت و پاکستان به بمب رسیدند و بعدا دنیا با آنها تعامل کرد.» او در همین جلسه به پرداخت هزینه هایی چون تحریم هم اشاره می کند: «اگر ما بتوانیم از لحاظ سیاسی به نقطۀ مشترکی برسیم که با تعامل با دنیا چرخۀ سوخت را فعال کنیم، بسیار مطلوب است... اگر به این هدف نرسیدیم... در آن شرایط کشور باید تصمیم بگیرد که چرخۀ سوخت را فعال کند حتی اگر به شورای امنیت برود و تحریم برسد یا اینکه تصمیم بگیرد برای مدتی تعلیق کند.»

او در این سخنرانی همچنین پیش بینی می کند: «آنها [غربی­ها] راجع به موشک ما هم حساس هستند و اگر روزی ما را به شورای امنیت ببرند، یکی از مسائلی که ممکن است در آنجا مطرح شود، مسئلۀ موشک است.»

اهمیت بازخوانی و واکاوی این سخنرانی اما از این منظر است که می توان بر اساس آن، الگویی مشابه دربارۀ پروندۀ موشکی ایران ترسیم کرد. دقت در این سخنرانی که بخش­هایی از تاریخ مذاکرات هسته ای ایران را روایت می کند، نشان می دهد که برخی جزئیات و مشکلات موجود دربارۀ پروندۀ موشکی ایران هم مشابه هستند. این الگو، چند مؤلفۀ مهم دارد:

۱- تکیۀ ایران بر اروپا در مذاکرات هسته ای، بر اساس تاکتیک خرید زمان استوار شده بود. دولت ایران بدبینی تاریخی به اروپا دارد و به قدرت نفوذ و تأثیر آمریکا بر اروپا واقف است و می داند اروپا با وجود موافقت با برجام و تلاش برای اجرایی شدن آن، همانطور که سال ۸۲ با چرخۀ سوخت هسته ای مخالف بود، اکنون با توسعۀ برنامۀ موشکی ایران مخالف است، ولی کماکان امیدوار است از راه کش دادن مذاکرات با اروپایی­ها، فشارهای آمریکا را به تعویق بیندازد. ایدۀ کلاسیک دیگر ایران، پهن کردن سفرۀ اقتصادی برای کشورهای اروپایی برای ترغیب آنهاست. با این حال این فرایند، به احتمال زیاد مانند همان دوران به مشکل دچار خواهد شد. به عبارت دقیقتر، همانطور که افشا شدن خرید مخفیانۀ سانتریفیوژ P2 از دلال پاکستانی به روند رو به رشد توافق ایران و اروپا ضربه زد، افشای ایرانی بودن موشک شلیک شده از سوی حوثی­ها به فرودگاه ریاض هم می تواند در روند روبه رشد توافق ایران و اروپا ضربه بزند. این حوادث نشان می دهد که عوامل پنهان و پایین دستی که زمانی یک دلال هسته ای بوده و اکنون سپاه قدس است، تا چه اندازه می توانند بر رویدادهای کلان تأثیر بگذارند.

۲- مهمترین تاکتیک دولت روحانی در توجه دادن به مذاکرات با اروپایی­ها، ایجاد یک فضای تنفس کافی برای مراقبت از برجام است. رئيس جمهور ایران در مجموع حفظ برجام را بر توسعۀ برنامۀ موشکی ترجیح می دهد. سردار امیرعلی حاجی زاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه در دو سال گذشته بارها گفته «موشک ماهواره بر را برای اهداف غیرنظامی آمادۀ پرتاب کرده ایم، اما آقایان با یک تشر آمریکا این موشک را به انباری برده اند»، رزمایش­های ایران از ترس آمریکا رسانه ای نمی شود و برخی مقام­های دولتی به سپاه گفته اند که نیازی به علنی کردن آزمایش­های موشکی نیست. حسن روحانی هم در مناظره های انتخاباتی به صراحت گفت که نمایش­های موشکی سپاه اقدامی برای تخریب برجام بوده است. به نظر نمی رسد این ذهنیت تغییری کرده باشد ولی با تند شدن رویکرد دولت ترامپ در مواجهه با ایران،‌ علنی کردن مخالفت­های روحانی هم به صلاح موقعیت داخلی او نیست. خرید زمان در فضای سیاست خارجی، می تواند به دولت روحانی فرصت بدهد که در داخل کشور چانه زنی­های بیشتری برای بسترسازی سیاسی معطوف به گفتگو دربارۀ برنامۀ موشکی ایران فراهم کند.

۳- ایران مانند دوران مذاکرات هسته ای، در طول این فرایند مصرانه دنبال ارتقای سطح فنی برنامۀ موشکی خودش خواهد بود. ارتقای فنی برنامۀ موشکی باید به اندازه ای باشد که ایران را در سطح یک واقعیت غیرقابل انکار مثل پاکستان هسته ای مقابل جهانیان قرار دهد تا به تعبیر حسن روحانی، غرب مقابل «عمل انجام شده» قرار گیرد. برخی حمایت­های مالی و تبلیغاتی حسن روحانی از برنامۀ موشکی الزاما نشانۀ این نیست که او موافق توسعۀ برنامۀ موشکی است، بلکه برای این است که خود را سهیم در چنین دستاوردی نشان دهد. از نظر مقامات نظامی ایران یک موشک بالستیک پیشرفته با برد دو هزار کیلومتر می تواند سمبل این دستاورد باشد. در ماه های اخیر به همان سان که مقام­های ایرانی می گفتند با فتوای آیت الله خامنه ای، دنبال بمب اتم نمی روند، فرمانده سپاه ایران اعلام کرد که طبق نظر رهبر جمهوری اسلامی، دنبال موشک­های با برد بیش از ۲ هزار کیلومتر نیستند. این در واقع نسخۀ بازسازی شده همان تاکتیک قدیمی دربارۀ غنی سازی برنامۀ هسته ای است. آنها اکنون حس می کنند به ابزار قدرتمند برای یک مذاکرۀ برابر دست یافته اند و بدین سبب با سرسختی بیشتری نسبت به برنامۀ هسته ای وارد فضای مذاکره می شوند. می توان این نکته را با استناد به تاریخچۀ بحث­های موشکی هم بیشتر توضیح داد. به عنوان نمونه، ۳ خرداد ۸۵ هنگامی که ایران یک موشک میانبرد شهاب ۳ را آزمایش کرد، چند خبر در خبرگزاری­های داخل و خارج از ایران منتشر شدند. خبر اول این بود که مقام­های آمریکایی و اروپایی با محکوم کردن این آزمایش موشکی گفتند این آزمایشها نشانۀ تلاش ایران برای نظامی کردن برنامۀ هسته ای است. در خبر دوم گفته شد موشک شهاب ۳ بر اساس موشک ندونگ کرۀ شمالی طراحی شده و نشانۀ همکاری­های نظامی ایران و کرۀ شمالی است. در واکنش به این خبرها مقام­های ایرانی اعلام کردند در حال توسعۀ برنامۀ موشکی خود هستند و اهداف دشمنان در خاورمیانه را تحت تسلط خود قرار دارند. ۱۱سال پس از آن دوران، خبرهای رسانه ها دربارۀ پروندۀ موشکی ایران تقریبا مشابه هستند. ایران با همکاری کشورهایی چون کرۀ شمالی به توسعۀ برنامۀ موشکی خود مشغول است، سیستم دفاع موشکی از روسها خریده است و برد موشکهای خود را به ۲ هزار کیلومتر رسانده و مقام­های آمریکایی و اروپایی کماکان ایران را محکوم می کنند و تحریم­های متعددی به دلیل برنامۀ موشکی علیه ایران وضع کرده اند. حسن روحانی در سخنرانی سال ۸۲ دو راه حل برای آیندۀ برنامۀ هسته ای پیشنهاد می کند. او می گوید در صورتی که به نقطۀ برخورد رسیدیم، هم می توانیم تن به تحریم بدهیم و هم تن به تعلیق بدهیم. ایران در مسیر مذاکرات هسته ای هر دو راه را رفت. یعنی ابتدا تن به تعلیق داد، سال ۸۴ به نقطۀ برخورد رسیدند، رفع تعلیق کرد، تا سال ۹۲ تحریم را به جان خرید و دوباره برنامۀ هسته ای اش را تعلیق کرد تا از شر تحریم­ها خلاص شود. انتظار می رود حکومت ایران همین مدل را دربارۀ برنامۀ موشکی هم اجرا کند. آنها در حال حاضر در حال طی کردن دوران تحریم­های موشکی هستند.


این نوشته صرفا بیانگر نظرات شخصی نویسنده است و لزوما بازتاب‌ دهندۀ دیدگاه ‌های ایرام نیست.

مقالات دیگر