حمله نظامی به ادلب؛ فریب روسیه را نباید خورد!

حمله نظامی به ادلب؛ فریب روسیه را نباید خورد!
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

چهار ماه بعد از حمله مرگبار و سياست "زمین سوخته" رژیم اسد، روسیه و اخیرا ایران به منطقه کاهش تنش در حومه شمالی حماه و جنوب ادلب، سرانجام روز جمعه ۱ شهریور توانستند مناطق تحت کنترل مخالفان در حومه شمالی استان حماه و شهرک خان شیخون واقع در جنوب ادلب را تصرف و عملا پایگاه نظارتی ترکیه در مورک را محاصره کنند.

روسیه و رژیم اسد سه روز پس از نشست اخیر آستانه و اعلام صوری آتش بس در اوایل اوت جاری و همچنین توافق ترکیه با امریکا بر سر ایجاد منطقه امن در شرق فرات، حملات خود را به آخرین منطقه کاهش تنش به طور بی سابقه ای تشدید کردند و روسیه تمام وزن نظامی خود را برای تصرف این منطقه قرار داد و آن را به میدانی برای آزمایش تسلیحات مرگبارش تبدیل کرد و علاه بر پشتیبانی هوایی از رژیم اسد، نیروهای زمینی خود را نیز به کار گرفت. اظهارات اخیر وزیر امور خارجه روسیه روز سه شنبه گذشته مبنی بر اینکه نظامیان روسی در کنار ارتش اسد در ادلب می جنگند، مهر تأیید بر این حقیقت زد. علاوه بر موارد فوق، نکته ای که جلب توجه می کند این است که پیشروی های اخیر پس از آن صورت گرفت که هزاران شبه نظامی وابسته به ایران و حزب الله که تا اوایل اوت جاری در این حملات شرکت نکرده بودند، به این عملیات پیوستند.

اهمیت خان شیخون برای روسیه و رژیم اسد

تصرف شمال حماه و شهرک خان شیخون از اهمیت زیادی برخوردار است. یکی از دلایل اهمیت این شهرک، وقوع آن در مسیر بزرگراه دمشق- حلب است و تصرف آن پیشروی به سمت معره النعمان و سراقب برای تسلط بر این مسیر را آسانتر می کند. به علاوه، تسلط بر این شهرک این امکان را برای روسیه فراهم می آورد که در صحنه حمله شیمیایی صورت گرفته در آوریل ۲۰۱۷ و منجر به کشتن حداقل صد غیرنظامی، دستکاری کند و خود و رژیم اسد را از انجام این حمله مرگبار تبرئه کند. پس از پیشروهای اخیر روسیه موفق شد گروه های مسلح را از پایگاه هایش در غرب حماه و مسیر مواصلاتی حماه به ساحل مدیترانه و پایگاه حمیمیم را دور کند. به علاوه، پس از تصرف این منطقه، پایگاه نظارتی ترکیه در مورک عملا در محاصره قرار گرفت و احتمالا ترکیه دیر یا زود مجبور به تخلیه آن خواهد شد زیرا دلیلی برای حضور در آن منطقه نخواهد داشت.

اجرای مفاد توافق سوچی

از زمان انعقاد توافق سوچی بین ترکیه و روسیه در شهریور ۱۳۹۷، معلوم بود که اجرای مفاد آن با چالشهای جدی روبرو خواهد شد. روسیه با ادعای اینکه ترکیه علیرغم گذشت حدود یک سال، به تعهداتش در این توافق عمل نکرده، تصمیم گرفت خود وارد عمل شود و با زور آن را اجرا کند. در حقیقت، ابهامات موجود در توافق سوچی باعث شده هر کدام از طرفین، مفاد این توافق را طبق میل خود تفسیر کرده و به همین دلیل برخی موارد آن هنوز اجرایی نشده است. بر اساس توافق، روسیه تعهد کرد جلوی حمله رژیم اسد به ادلب را بگیرد، و طرفین بر ایجاد یک منطقه عاری از تسلیحات سنگین و گروه های افراطی در امتداد خط تماس رژیم و گروه های مخالف و گشت زنی نیروهای روس و ترک در آن به توافق رسیدند. همچنین آنها بر بازگشایی مسیرهای مواصلاتی حلب- دمشق و حلب-لاذقیه و مبارزه با تمامی اشکال تروریسم در سوریه توافق کردند. اما هیچ کدام از طرفین نتوانستند به طور کامل نسبت به تعهدات خود پایدار بمانند.

رژیم اسد تا قبل از حملات اخیر، صدها بار از طریق حملات موشکی و توپخانه ای به منطقه کاهش تنش و حداقل ۵-۶ بار حمله عمدی به پایگاه های نظارتی ترکیه، مفاد توافق را نقض کرد و روسیه هیچ اقدامی برای جلوگیری از این حملات انجام نداد. پیشروی اخیر رژیم اسد و روسیه و تصرف مناطق جدید نقض صریح توافق سوچی است.

عملکرد ترکیه برای ایجاد منطقه عاری از تسلیحات سنگین تا حد زیادی موفقیت آمیز بود و بخش اعظم منطقه از جمله مناطق تحت کنترل گروه افراطی تحریرالشام از تسلیحات سنگین تخلیه شد. اما در مقابل، منطقه واقع تحت کنترل رژیم اسد از تسلیحات سنگین تخلیه نشد و روسیه در این زمینه هم به تعهداتش وفادار نبود. مسیرهای مواصلاتی حلب-دمشق و حلب-لاذقیه هم به دلیل اصرار مسکو بر ایفای نقشی در مسئولیت تأمین امنیت آن در مناطق تحت کنترل مخالفان بازگشایی نشد. ترکیه به تنهایی می تواند امنیت این مسیرها را تأمین کند.

روسیه با ادعای اینکه گروه های افراطی پس از توافق سوچی مناطق تحت کنترل خود را گسترش دادند و ترکیه نتوانست این گروه ها را نابود کند، می گوید قصد مبارزه با این گروه ها را دارد. اما در حقیقت مسکو از طریق بمباران گروه های میانه رو، به تحریر الشام افراطی کمک کرد مناطق جغرافیایی تحت کنترل خود را گسترش دهد. روسیه نه تنها اراده ای جدی برای مبارزه با تروریسم ندارد، بلکه به گروه های تروریستی نیاز دارد تا حملات خود را به مناطق مسکونی توجیه کند. ناظران می دانند که حملات هوایی و توپخانه ای روسیه و رژیم اسد، بیشتر بیمارستانها و مراکز بهداشتی، مدارس و زیرساختها، مناطق مسکونی و بازارها و پس از آنها گروه های مسلح میانه رو و در مرحله آخر گروه های افراطی را هدف قرار می دهند. هدف حملات اخیر نابودی تحریر الشام و گروه های تندرو نیست. این حملات به طور مشخص بیش از سه و نیم میلیون غیرنظامی ساکن در ادلب را هدف قرار داده است.

نقش ایران

پیشروی های اخیر رژیم اسد و هم پیمانانش نقش تعیین کننده شبه نظامیان ایران در عملیات را نشان می دهد؛ چراکه با گذشت صد روز از شروع عملیات، رژیم اسد، روسیه و گروه های شبه نظامی وفادار به آن مانند لشکر پنجم و تیپ القدس نتوانستند کاری را از پیش ببرند. نبردهای اخیر اما با حضور وسیع نیروهای حزب الله و گروه های شبه نظامی عراقی وابسته به ایران صورت گرفت. بر اساس برخی گزارشها، حدود ۶۵۰۰ تن از شبه نظامیان حزب الله و گروه های عراقی وابسته به ایران در نبردهای اخیر شرکت کردند، اما برای اینکه خشم ترکیه را در این مرحله حساس برنینگیزد، این حضور را رسانه ای نمی کنند و کمرنگ جلوه می دهند. ایران توانست از طریق حضور در درگیریهای اخیر قدرت خود را به رخ روسیه بکشد و به آن ثابت کند که بدون حضور گروه های شبه نظامی اش قادر به تحقیق پیروزی در معادلات میدانی نیست. از طرفی دیگر، تهران از این طریق واکنش خود را به توافق اخیر ترکیه با امریکا برای ایجاد منطقه امن در شمال شرق سوریه نشان داده است.

بی توجهی جامعه جهانی به جنایتهای اسد و هم پیمانانش

در نتیجه حملات هوایی، موشکی و خمپاره باران رژیم اسد و روسیه، بیش از ۸۴۳ غیرنظامی از جمله ۲۲۳ کودک و ۱۵۲ زن کشته و هزاران نفر زخمی شدند و حدود ۸۰۰ هزار نفر مجبور به ترک خانه و کاشانه خود شده و به سوی مناطق هم مرز با ترکیه کوچ کردند که ده ها هزار نفرشان شبها را در دشتها و زیر درختان سپری می کنند. تصاویر دردناک کودکانی که تحت ویرانه های صورت گرفته در پی حملات جنگنده های رژیم اسد و روسیه ماندند، و حضور بیش از سه و نیم میلیون غیرنظامی زیر بمباران بی امان آنها دیگر توجه جامعه جهانی را به سوی خود جلب نمی کند. تنها چیزی که در ادلب دیده می شود، حضور نیروهای افراطی است. سکوت و بی توجهی جامعه جهانی به جنایتهای رژیم اسد و هم پیمانان روس و ایرانی اش مشوقی شده تا به ارتکاب جنایتهای جنگی ادامه دهند. کشتن هزاران غیرنظامی و آواره کردن صدها هزار تن و در خطر انداختن جان سه میلیون انسان بی گناه به دلیل حضور عناصر افراطی در بین آنها با موازین انسانی، اخلاقی و حقوق بشر هیچ همخوانی ندارد.

سخنان پایانی

روسیه علیرغم اینکه عهدشکنی و بدعهدی بخشی از قاموس آن است و هیچ وقت پای قول و قرار خود نماند، از ترکیه انتظار دارد چشمان خود را نسبت به نقض توافق سوچی ببندد و با ادامه این عملیات کنار بیاید. این کشور به دنبال راه حل سیاسی نیست و هدف آن تحمیل واقعیتهای جدید بر ترکیه به عنوان کشور ضامن آستانه و مخالفان است. مسکو سعی خواهد کرد با استفاده از پیشروهای اخیرش، طرح خود را درباره ساختار و ترکیب کمیته قانون اساسی به ترکیه و مخالفان سوری تحمیل کند.

مسکو تصرف خان شیخون را گامی مقدماتی برای تسلط بر تمامی ادلب می داند. تصرف این شهرک، موقعیت ترکیه در سوریه را تضعیف می کند. در صورت گسترش عملیات نظامی به سمت ادلب و تسلط بر آن، نه تنها حضور ترکیه در مناطق سپر فرات و شاخه زیتون با خطر روبرو خواهد شد، بلکه امنیت ملی کشور هم در معرض تهدید قرار خواهد گرفت و نمی توان انتظار داشت آنکارا در تعیین آینده سوریه نقشی داشته باشد. اگرچه انتظار نمی رود رژیم اسد و روسیه پس از تسلط بر این منطقه، حداقل در مرحله کنونی به سمت شهر ادلب پیشروی کنند، اما مشخص است که راهبرد "بلعیدن تدریجی" را دنبال می کنند و هدف نهایی آنها تسلط بر تمامی ادلب است و چه بسا در این مرحله، سعی کنند به سمت معره النعمان و سپس سراقب پیشروی کنند.

پیروزی اسد و هم پیمانانش در این نبرد به معنی پایان جنگ نیست. جنگ ادلب طولانی، فرسایشی و هزینه بر برای همه اطراف خواهد بود، به ویژه اینکه ده ها هزار نیروی مسلح مخالف رژیم اسد در آن حضور دارند و ترکیه با حمایت از آنها، می تواند جلوی حملات طرف مقابل را بگیرد و پوتین احتمالا این هشدار را از رئیس جمهور ترکیه در ۵ شهریور جاری در مسکو خواهند شنید.

مقالات دیگر