موج جدید اعتراضات مردمی در عراق

موج جدید اعتراضات مردمی در عراق
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.
کارشناس ارشد مشتاق الحلو

 پیشینه اعتراضات کنونی

آمریکا پس از سیزده سال تحریم همه جانبه عراق، سال ٢٠٠٣ این کشور را اشغال کرد و در پی آن ارتش، پلیس و سرویسهای امنیتی آن را منحل ساخت. بیش از یک سال، کشور حتی بدون مرزبان، به جولانگاه گروه های مسلح تبدیل شده است که تقریبا همگی آنها یا از ایران آمدند مانند سپاه بدر و یا توسط ایران در عراق تشکیل شدند از قبیل جیش المهدی. بعدها، گروه های مسلحی در مناطق سنی نشین مثل فلوجه هم ظهور پیدا کرد و به مرور القاعده سر از عراق درآورد.

انفجار حرم عسکریین در فوریه ٢٠٠٦ کشور را وارد تونل تاریکی کرد که اثرات آن تا چند سال بعد ادامه داشت. كشور به مدت هفت سال غرق بمب گذاری ها، انواع ترورها و جنگهای خیابانی میان گروه هایی که مردم حتی شناسنامه آنها را نمی دانستند، بود. طبق آمار رسمی، تلفات نظامیان آمریکایی به ٥ هزار و همپیمانان آن حدود ٤ هزار تن رسید، و با اینکه آمار دقیق کشته شدگان عراقی در دست نیست، اما مسلما صدها هزار غیرنظامی عراقی جان خود را از دست دادند.

در سال ٢٠١٠ کشور شاهد آرامش نسبی شد و مردم به فکر نیازهای اولیه خود افتادند. قطعی برق به صورت کامل در ژوئن ٢٠١٠ موجب شد اهالی بصره راهپیمایی های اعتراض آمیزی برگزار کنند. در نتیجه درگیری با نیروهای امنیتی، جوانی به نام حیدر داوود سلمان جان خود را از دست داد. این حادثه موجب تشدید اعتراضات و کشیده شدن آن به شهرهای دیگر شد.

دولت با وعده های دروغین و یا راه حل های مقطعی سعی در آرام ساختن اوضاع کرد، اما هشت ماه بعد، در ١٤ فوریه ٢٠١١ و همزمان با اوج گیری بهار عربی خیلی شدیدتر سر از بغداد در آورد که با سرکوب و خشونت نیروهای امنیتی مواجه و در نتیجه دامنه آن گسترده تر شد. نوری مالکی که تازه دور دوم حکومت خود را شروع کرده بود، از ترس موج معترضان دست به دامن مرجعیت و علما برای آرام ساختن اوضاع شد. کاظم حائری (از شاگردان شهید صدر اول) که در آن زمان مرجع تقلید صدری ها بود، از قم فتوا به حرمت مشارکت در تظاهرات علیه دولت را داد. در پی آن، مقتدی صدر از پیروان خود خواست به حکومت فرصت شش ماهه بدهند. یعقوبی (از مراجع درجه دوی عراق) تلاش در آرام کردن مردم داشت. عمار حکیم نیز سعی کرد مشکلات را کوچک جلوه دهد.

دولت در رسانه های خود این فتاوی را ترویج داد. اما در ٢٥ فوریه همان سال راهپیمایی گسترده ای در بغداد برگزار شد. روز بعد آیت الله سیستانی اعلامیه ای منتشر ساخت و در آن ضمن درخواست از دولت برای اصلاح رویه خود و گوش دادن به ندای مردم، شرکت در راهپیمایی را دلیل بر تلاش در اصلاح اوضاع شمرد و شرکت نکردن در آن را دلیل بر سعی برای حفظ نظم و امنیت کشور دانست. این پیام به نوعی درخواست از مردم برای فرصت دادن به دولت بود.

نوری مالکی همان روز به مردم قول داد ظرف صد روز، تمام خواسته های آنها را محقق سازد و اوضاع را بهبود بخشد و با مقامات فاسد برخورد کند. اما در عمل معتقد بود که مردم نباید روی آرامش ببینند، تا نهایت آرزویشان آرام شدن اوضاع امنیتی باشد. به این دلیل مدت صد روزه به پایان نرسیده بود که کشور را وارد بحران امنیتی ساخت: ایجاد تنش با عربستان سعودی، قطر، ترکیه، شهروندان سنی، شهروندان کرد، تحریک احساسات قومی ملت علیه یکدیگر، درگیری با پیروان صدر، متهم ساختن معاون رئیس جمهور طارق هاشمی به اقدامات تروریستی و...

خروج هاشمی از عراق، استعفای معاون دوم رئیس جمهور عادل عبدالمهدی، بستری شدن خود رئیس جمهور (جلال طالبانی) از اوایل سال ٢٠١٢ به مدت چندین سال در آلمان و... موجب شد که در نهاد ریاست جمهوری جز افراد وابسته به مالکی کسی باقی نماند. با استعفای وزرای جریان صدر، خروج ائتلاف علاوی و پرونده سازی برای برخی سیاستمداران سنی عملا نهاد ریاست جمهوری، نخست وزیری، فرماندهی کل قوا، وزارتهای امنیت ملی، دفاع و کشور و شورای امنیت ملی همگی در دست شخص مالکی افتاد و او به راحتی توانست مردم را درگیر مسایل امنیتی کند.

شهروندان سنی عراقی از اواخر سال ٢٠١٢، چادرهای تحصن بزرگی در شهر رمادی برپا کردند و هزاران نفر به طور مسالمت آمیز در آنها اقدام به اعتصاب کردند و به مدت یک سال فریاد خود را از آن چادرها به گوش جهانیان رساندند. در همان روزها، موج گرمای ژوئیه ٢٠١٣ دوباره مردم خسته از ماجراجویی های مالکی را به خیابانها کشاند و در ٣١ اوت، راهپیمایی بسیار گسترده ای در سطح عراق برگزار شد. از آن به بعد، جمعه ها تجمع اعتراض آمیز بزرگی در میدان آزادی بغداد شکل می گرفت. دولت از راه های تطمیع، ترساندن و حتی ربودن فعالان تلاش کرد به این تجمعات پایان بدهد، اما ناکام ماند. سرانجام مالکی در ٣٠ دسامبر ٢٠١٣، پاسخ دادخواهی معترضان را با کشتن و دستگیری شمار زیادی از آنها و به آتش کشیدن چادرها داد. موج راهپیمایی ها و اعتراضات در روزهای جمعه ادامه یافت تا اینکه در ١٠ ژوئن ٢٠١٤ یک شبه یک سوم خاک عراق که در حقیقت مناطق سنی نشین بود، تحویل داعش شد.

یک سال پس از جنگ با داعش که مردم تا حدودی مطمئن شدند ستاره اقبال داعش رو به افول نهاد و خطری بغداد و یا وجود عراق را تهدید نمی کند، باز از بصره در ماه ژوئیه تظاهرات شروع شد و دولت طبق گذشته، از خشونت برای سرکوب آن استفاده کرد و یک نوجوان به نام منتظر الحلفی به دست نیروهای امنیتی کشته شد. این بار هم کشته شدن این نوجوان، موجی از تظاهرات را به راه انداخت. اما این بار اولین بهانه آرام کردن مردم، جنگ با داعش بود. و تقریبا از آن سال در ماه های ژوئن و ژئویه با خون یکی از جوانان بصره، موج راهپیمایی های عمومی از این شهر آغاز می شود. هشتم ماه فعلی خون سعد المنصوری از بصره آغاز اعتراضات عمومی را رقم زد. اما این بار دولت بهانه امنیتی نداشته است.

زمان و مکان شروع اعتراضات

غالبا در ده سال گذشته این اعتراضات از شهر بصره شروع می شد. دلیل این امر مظلومیت مضاعفی است که اهالی بصره از آن رنج می برند. چراکه هرچند با مرور زمان، سهم بصره از تولید ناخالص ملی کاهش می یابد، اما هنوز به دلیل تولیدات نفتی و واردات بنادر و کشاورزی بیش از ٨٠ درصد کل بودجه عراق از بصره تأمین می شود. با این وجود، شهر بصره بدترین شرایط معیشتی را در عراق دارد. هوای آن بسیار گرم و به دلیل وجود دریا، شرجی و به علت تأسیسات نفتی، آلوده است. گذشته از آن، تأسیسات نفتی، حجم وسیعی از برق را مصرف می کند. بنادر و نقاط گمرکی و راه های وارداتی، خیابانهای شهر را از بین می برد. از جهت منابع آبی نیز، به دلیل قرار گرفتن در انتهای عراق و بستن منابع آبی که از ایران وارد عراق می شود، در وضعیت بحرانی به سر می برد. تنها منبع آبی مهم عراق دو رود دجله و فرات می باشند. دجله، با پیمودن بیش از ١٤٠٠ کیلومتر و فرات با پیمودن١١٦٠ کیلومتر در خاک عراق، در استان بصره به یکدیگر می پیوندند و شط العرب را به طول ١٢٠ کیلومتر به وجود می آورند که در خلیج می ریزد.

با ساخت سد الیسو در ترکیه و کاهش آب عراق، آب نرسیده به شهر بصره به پایان می رسد و بدتر از بی آبی، سرازیر شدن آب شور خلیج به بصره و از بین رفتن گیاهان و حیوانات به دلیل قرار گرفتن این شهر پایینتر از سطح دریاست.

ایران در هفته های اخیر از این فرصت سوء استفاده کرد و از طریق ده ها شبکه ماهواره ای عرب زبان خود تلاش کرده است تبعات سدهای قدیمی ترکیه، سد الیسو و سدهای در دست احداث را برای مردم عراق تبیین کند و در سایه این تبلیغات، آب اندک رودهای باقیمانده ای را که از ایران وارد عراق می شود، به طور کامل بست. مقامات عراق که معمولا هیچ گاه مطلبی علیه ایران نمی گویند، این بار واکنش نشان دادند و سخنگوی وزارت خارجه احمد محجوب روز ٣ ژوئیه اعلام کرد که ایران ٤٢ رود جاری از سمت ایران به سمت عراق را بدون اطلاع قبلی بست.

مردم بصره که منابع طبیعی خود را بیش از همسایه خود کویت و دیگر کشورهای خلیج می بینند، و همیشه در دفاع از عراق و از جمله در جنگ با داعش بیش از دیگر شهرها شهید دادند، تاب و تحمل چنین زندگی نکبت باری را که در نتیجه فساد مقامات کشور، گریبان آنها را گرفته، نمی آورند. در نتیجه موج اعتراضات غالبا از این شهر شروع می شود.

زمان آغاز اعتراضات را نیز معمولا گرمای ماه های ژوئن و ژوئیه تعیین می کند که در بسیاری از روزها از ٥٠ درجه سانتیگراد فراتر می رود و در دست کسی نیست. اما این بار در اوج گرما و بی آبی، ایران صادرات برق به عراق را متوقف کرد. نخست وزير عراق دلیل این امر را تأمین نیازهای داخل ایران دانست و تأکید کرد که دولتش در حال رایزنی با ایران برای برقراری برق می باشد.

البته قطعی برق تنها در شهر بصره صورت نگرفت، بلکه دبیر شورای استان دیالی هم اظهار داشت که ایران تمام ١٤٠٠ مگاوات صادرات برق به عراق را متوقف کرد. رئیس شورای استان دیالی نیز با اشاره به اینکه تنها ازین استان، ایران ٤٠٠ مگاوات را قطع نمود، خواستار توقف واردات برق از ایران شد.

شاید توقف صادرات برق ایران به عراق با کمبود برق در ایران توجیه شود، ولی استاندار نجف اعلام کرد که ایران نه تنها صادرات برق را متوقف کرد، بلکه گاز نیروگاه های برق عراق را که از ایران وارد می شود، نیز قطع کرد. روز سوم ژوئیه فعلی کابینه عراق هیئتی متشکل از وزرای امور خارجه، برق، ورزش و جوانان و مدیر کل بانک تجارت را مأمور ساخت تا با سفر به ایران، مشکل واردات گاز از ایران را حل نماید. ده روز بعد، وزیر نیرو برای حل مشکل برق به تهران رفت، و در پی ناکامی برای خرید برق، راهی عربستان سعودی شد.

احتمالا دلیل اصلی توقف صادرات برق و یا قطع گاز ایران که به قطع برق در عراق منتهی شده، این است که ایران می خواهد چند قرارداد اقتصادی را به عراق تحمیل کند که بار فشارهای آمریکا به خود را کم کند و دولت عراق حاضر به پذیرش این قراردادها نشده است.

به هر حال، صرف نظر از صحت یا سقم این ادعا، قطعی آب و برق و گاز از طرف ایران موجب تشدید موج اعتراضات امسال شده است. به علاوه، ایران از طریق هدایت کردن موج معترضان بصره -که در ابتدا مرز شلمچه را بستند تا جلوی صادرات ایران را بگیرند- به سوی تأسیسات نفتی، تلاش کرده است شرکتهای خارجی را از عراق فراری دهد و روند صادرات نفت عراق را جهت بهره برداری از این وضعیت در مذاکرات فروش نفت خود مختل نماید. این امر با اظهارات حسن روحانی، قاسم سلیمانی و دیگر مقامات ایران مبنی بر اینکه اگر صادرات نفت ایران متوقف شود، مانع صدور نفت کشورهای دیگر از تنگه هرمز خواهند شد، همسویی دارد.

شعارها، خواسته ها و سرانجام اعتراضات

بدون شک تظاهرات اخیر، خشم مردم عراق علیه ایران و دولتمردان عراقی وابسته به آن را نشان می دهد. هرچند بیشتر عراقی ها معتقدند که ترکیه نقش اساسی در بحران آب کشور دارد، اما گذشته از مشکل آب و برق، مردم پس از ١٥ سال می بینند که دولتمردان فاسد مناطق کردنشین شمال عراق توانستند با همکاری ترکیه، شمال عراق را آباد سازند. اما حاصل رابطه تنگاتنگ مقامات فاسد دولت مرکزی با ایران و اعطای امتیازات گسترده به آن، جز مین و بمب و گروه های تروریستی و انواع مواد مخدر که عراق در تاریخ خود مانند آن ندیده، چیز دیگری در بر نداشته است.

امروز بیشتر شیعیان عراق دریافتند که ایران تنها از شیعیان اسلامگرا حمایت می کند تا حکومت عراق را قبضه کنند و جایی برای اهل سنت و یا حتی شیعیان لیبرال و یا چپ و یا ملیگرا باقی نگذارند، اما اتفاقا این شیعیان مورد حمایت ایران همگی غرق در فسادند و توانایی اداره کشور را ندارند. ایران از طریق عوامل وابسته به آن در دولت عراق اجازه آباد ساختن کشور را نمی دهد و نمی گذارد سرمایه گذاران خارجی در عراق فعالیت کنند.

به این دلیل مردم علیه ایران شعار دادند و برخی از تأسیسات و حتی بنر بعضی مقامات ارشد ایران را به آتش کشیدند و دفاتر احزاب شیعی وابسته و یا نزدیک به ایران را مورد هدف حملات خود قرار دادند. مهمترین احزابی که دفاتر آنها مورد حمله قرار گرفت، عبارتند از: حزب الدعوه (نوری مالكی)، حزب الدعوه- سازماندهی عراق (خضير خزاعی)، حزب فضيلت اسلامی (محمد يعقوبی)، جریان حكمت ملی (عمار حكيم)، سازمان بدر (هادی عامری)، مجلس اعلای اسلامی (همام حمودی)، جریان اصلاح ملی (ابراهيم جعفری). ظاهرا اين احزاب به دو دليل هدف حملات مردم قرار گرفتند:

١. مردم آنها را سبب بدبختی خود می دانند؛
٢. وابستگی و یا نزدیکی آنها به ایران. البته اماکن حکومتی از قبیل ساختمانهای استانداری ها و یا حتی خانه برخی مسؤولان نیز مورد حمله قرار گرفت.

حیدر عبادی نخست وزیر عراق برای آرام کردن اوضاع کمیته ای متشکل از هشت وزیر با اختیارات کامل به بصره فرستاد. کمیته مذکور وعده هایی از قبیل تأمین سریع برق و آب و استخدام ده هزار نفر در ادارات دولتی به مردم داد. خود عبادی نیز سفر خود را به بروکسل ناتمام گذاشت و به بصره رفت و در همانجا سه میلیارد دلار به بودجه بصره برای بهبود خدمات و ایجاد اشتغال برای جوانان آن اختصاص داد. اما وعده های نخست وزیر خشم مردم را فرو ننشاند و موج اعتراضات تمامی شهرهای جنوب عراق را در بر گرفت. آیت الله سیستانی در نماز جمعه هفته گذشته نیز اعلام حمایت کامل از راهپیمایی های شهر بصره کرد. موضع مرجعیت موج اعتراضات را وسیعتر کرد.

احتمالا ایران از راه اندازی اعتراضات بدش نمی آمد و می خواست از این امر برای تحمیل برخی خواسته های خود به دولت عراق، ایجاد اختلال در صادرات نفت بغداد و در نتیجه بازار نفت اوپک و یا برای حذف عبادی از حکومت آینده استفاده کند، ولی اعتراضات از کنترل خارج شده است. به این دلیل، در آغاز راهپیمایی ها برخی از سران حشد نزدیک به ایران حمایت کامل خود را از آن اعلام کردند و حتی در دفاع از خواسته های مردم، حکومت را تهدید کردند. اما چند روز بعد، این افراد و نیروهای وابسته به آنها، بیشتر از نیروهای دولتی، دست به سرکوب و ربودن معترضان زدند. استفاده از سرکوب و خشونت، دستگیری و حتی کشتن تعدادی از افراد، قطع اینترنت و شبکه تلفن همراه نیز خشم مردم را برانگیخته و تمامی دسـتاوردهای ایران را در معرض تهدید قرار داده است.

رسانه های عربی آشکارا از عبادی و دولت او طرفداری می کند و این مسأله نشان می دهد که آنها نیز غافلگیر شده اند.

اعتراضات کنونی تاکنون هیچ رهبری مشخص نداشته و نمی توان مطالبات آن را به طور دقیق مشخص کرد. اما پر واضح که عراقی ها از ١٥ سال دروغ و فریب و ظلم و فساد به نام دین به ستوه آمده اند و شعاری که در همه شهرها سر دادند "دزدها به نام دین، ما را غارت کردند"، این مسأله را نشان می دهد. به همین دلیل، تمامی احزاب و نیروهای درون حکومت از آن می ترسند.

تظاهرات خیلی سریع تمامی مناطق شیعه نشین را در برگرفت. و این نشانگر این است که اعتراضات به هیچ گروه و یا حزبی وابسته نیست. مناطق سنی نشین به دلیل ضربه جانکاهی که به دست داعش و به بهانه داعش خوردند، به این تظاهرات نپیوستند.

مردم پس از پایان جنگ با داعش چندین پیام به حکومت فرستادند، اما حکومت غرق در فساد هیچ پاسخی به آنها نداد. طبق آمار رسمی، در انتخابات پارلمانی دو ماه پیش ٤٤ % واجدین شرایط شرکت کردند که حتی اگر این میزان درست باشد، یعنی بیش از ٥٠ درصد مردم از شرکت در انتخابات خودداری کردند. دو سوم نمایندگان دوره پیشین پارلمان رأی نیاوردند و بسیاری از بازیگران تأثیرگذار دهه گذشته در این انتخابات حذف شدند. این بار مردم به این شیوه پیام خود را به دولتمردان کشور رساندند.

نتیجه گیری

پایان این اعتراضات را نمی توان پیش بینی کرد، البته چون مردم اکنون از میزان دخالت کشورهای دیگر آگاه شده اند و از آینده مبهم می ترسند، تا سرنگونی حکومت پیش نمی روند. اما مسلما تظاهرات به محاکمه چند نفر از سران فساد منجر شده و برخی مقامات وابسته به ایران از صحنه مدیریت کشور حذف خواهند شد. اعتراضات، بر روند شکل گیری کابینه جدید تأثیر مثبتی داشته و موجب خواهد شد که دولت عراق و کشورهای همسایه، مردم این کشور را جدی تر بگیرند.

 

مقالات دیگر