تصمیم ترامپ برای خروج از سوریه و پیامدهای احتمالی آن

تصمیم ترامپ برای خروج از سوریه و پیامدهای احتمالی آن
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

انتشار خبر تصمیم ترامپ برای خارج ساختن نیروهای امریکایی از سوریه در رسانه های بین المللی در تاریخ ٢٥ آذر ١٣٩٧، بسیاری را به معنی واقعی کلمه متعجب ساخت. اگرچه ترامپ قبلا هم سخنان مشابهی مطرح کرده بود، اما کسی باور نمی کرد خروج نیروهای امریکایی در چنین مدت کوتاهی به واقعیت بپیوندد. رئیس جمهور امریکا، فردای آن روز در توضیحاتی، ضمن تأکید بر این نکته که قبلا هم این دیدگاه خود را مطرح کرده بود، ماندن امریکا در سوریه بعد از نابودی داعش را بی معنی دانست. تصمیم ترامپ موجب واکنشهای داخلی و خارجی بسیاری شد که در رأس آنها استعفای جیمز متیس، وزیر دفاع امریکا قرار داشت. در این میان، تأکید متیس در متن استعفانامه خود بر مسأله «خیانت به هم پیمانان»، توجه ناظران را به خود جلب کرد.

اتخاذ تصمیم مزبور از سوی ترامپ بعد از گفتگوی تلفنی او با اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، این گمان را تقویت کرد که این موضوع با عملیات قریب الوقوع ترکیه برعلیه تروریستها مرتبط است. تنش نظامی میان دو کشور قبل از آغاز عملیات به شدت افزایش پیدا کرده و حتی سرهنگ شان رایان، سخنگوی ائتلاف ضد داعش، در مطلبی در رسانه های اجتماعی، ارتش جمهوری ترکیه را متهم به «تروریسم» کرده بود. پایان بُردباری ترکیه در مقابل سازمان تروریستی ی.پ.گ و تصمیم این کشور بر انجام عملیات برعلیه سازمان مذکور، آن هم بعد از ماه ها انتظار در حقیقت می توانست نقطه عطفی در روابط میان ترکیه- امریکا باشد.

تسلط ی.پ.گ به عنوان شاخه سازمان تروریستی پ.ک.ک بر بخشهای وسیعی از سوریه و مهمتر از آن، کسب مشروعیت در محافل بین المللی تا بدانجا که از آن به عنوان یکی از «هم پیمانان» خود نام برند، در اصل بیش از آنکه ناشی از توانایی های سازمان مذکور باشد، ناشی از شرایط سیاسی داخلی ترکیه در سالهای اخیر است. دولت آنکارا که بعد از حوادث پارک گزی تحت فشارهای روانی، اقتصادی، سیاسی و حتی کودتای نظامی قرار گرفته و در نتیجه آن، مجبور به تعویق انداختن بسیاری از اقدامات اساسی خود شده بود، توانست بعد از کودتای نافرجام، هماهنگی میان ارگانهای حکومتی را به سرعت برقرار و با تکیه بر اختیارات ناشی از نظام ریاستی، سیستم حکومتی را بازسازی کند و بدین ترتیب تمام موانع بر سر راه بازگشت قدرتمندانه به میدان بازی را از سر راه خود بردارد. بدین ترتیب، از درگیری میان ارگانهای حکومتی که پیش از این در ترکیه به وفور مشاهده می شد، جلوگیری به عمل آمد و فراتر از آن، کارشکنی هایی که به بهانه های مختلف در قبال فعالیتهای اراده سیاسی حاکم صورت می گرفت، تا حد زیادی کاهش یافت.

بعد از تغییرات ساختاری مزبور، دیگر هیچ مانعی در برابر ترکیه برای کنترل نظامی مناطق هم مرزش با سوریه وجود نداشت. اگر این موضوع را در نظر بگیریم که کشوری که از امکانات بسیار محدودتری نسبت به ترکیه برخوردار است و با سوریه حتی مرز مشترک هم ندارد، اما با این حال، به کمک شبه نظامیان غیرحرفه ای کشورهای دیگر، توانسته از بازیگران مؤثر در سوریه باشد، به این نتیجه می رسیم که تنها عاملی که می توانست جلوی ارتش حرفه ای ترکیه را بگیرد، احتمال دخالت مستقیم نیروهای امریکایی به عنوان پشتیبانان سازمان تروریستی ی.پ.گ بود. بر اساس این استدلال که با حرارت تمام از سوی برخی محافل در ترکیه هم مطرح می شد، حکومت امریکا برای حفظ ی.پ.گ ممکن است با ترکیه عضو ناتو، وارد تقابل نظامی شود. اما همه می دانند که امریکا در به کار بردن گزینه نظامی حتی برعلیه سازمانها و کشورهایی که صدها تن از نیروهایش را به قتل رسانده اند، از خود تردید نشان داده و نیز با مداخله نظامی علیه دیکتاتوری که از به کار بردن سلاح شیمیایی علیه مردم خود در سوریه امتناع نکرده، مخالفت کرده بود. بنابر این، این ادعا که در سالهای اخیر در افکار عمومی ترکیه بازتاب فراوان یافت، صرفا یک ادعای پوچ و فریبکارانه ای بود و نشان داد آنکارا راه زیادی در حوزه ارتباطات و انجام تبلیغات متقابل دارد.

موافقت امریکا با فروش سیستم دفاع موشکی پاتریوت به ترکیه، موضع گیری آن کشور در قبال ی.پ.گ و نیز حرکت خوشایند احتمالی در موضوع سازمان تروریستی فتح الله گولن در روزهای بعدی، نشان دهنده خواست و اراده ترامپ برای آغاز دوره ای جدید در روابط امریکا- ترکیه است. چراکه از دوره دوم حکومت اوباما به بعد، روابط میان دو کشور تا حد زیادی خدشه دار شده و در نهایت با کودتای نافرجام ١٥ جولای به بدترین شکل ممکن درآمده بود. اگرچه حوادثی به مانند ترور سفیر روسیه ثابت می کرد سازمان تروریستی فتح الله گولن فعالیتهای خود را ادامه خواهد داد، اما و به ویژه بعد از به قدرت رسیدن ترامپ، فعالیت گروه های مختلف تروریستی در ترکیه کاهش چشمگیری داشت. از اینرو، توسعه روابط با کشورهایی چون روسیه و ایران در سالهای اخیر و به ویژه در حوزه های دفاعی و سیاست خارجی که با امنیت ملی مرتبط هستند، در واقع اجرای «نقشه دوم» از سوی ترکیه در پی خدشه دار شدن روابط سنتی با امریکا در دوره اوباما به شمار می رود. ترکیه موفقیت نسبی در این سیاستها به دست آورد و در کنار اقداماتی همچون روند آستانه، جلوگیری از حمله به ادلب و عملیات عفرین، توانست تفاهم نامه ای با روسیه در خصوص دریافت و تولید مشترک سیستم دفاع موشکی دوربرد به امضا برساند؛ سیستمی که امریکا بیش از بیست سال بر عدم فروش آن به ترکیه پافشاری می کرد.

اگر ترامپ، برخلاف رویه دیوانسالاری مستقر در امریکا که به دلیل آن، ترکیه سالهای مدیدی است تحت فشار قرار دارد، موفق به اجرای سیاستی ترکیه محور در استراتژی منطقه ای خود شود، اتحادی را که ترکیه در سالهای اخیر در پی گسترش آن است، با چالش جدی مواجه خواهد ساخت. حمایتی که ترامپ از ترکیه انتظار خواهد داشت، به احتمال قوی در ارتباط با سیاستهایی است که هم پیمانانش از قبیل اسرائیل، عربستان سعودی یا ی.پ.گ نتوانسته اند از عهده اجرای آنها برآیند، و برای اجرا نیازمند کشوری با ظرفیتها و وزن ترکیه هستند. به عبارت روشنتر، تصویر منفی اسرائیل در نزد مردمان منطقه به رغم تمامی تلاشها، رفتارهای نسنجیده شاهزاده نورسیده عربستان تا به آن حد که ترامپ و دامادش را هم به تنگ آورده، و نیز پریشان حالی و فراری شدن «گریلاها» در برابر چند صد تروریست داعشی به محض قطع حمایتهای هوایی امریکا، بار دیگر نشان داد که اهمیت ترکیه صرفاً برخاسته از موقعیت ژئوپلیتیکی آن نیست و این کشور بعد از جنگ کره، بی جهت به عنوان هم پیمان اصلی امریکا انتخاب نشده است.

در موقعیت کنونی این مسأله که آیا ی.پ.گ با عملیات نظامی فراگیر ترکیه تماما از پای درخواهد آمد یا اینکه تحت حمایت رژیم سوریه، به زندگی نباتی خود ادامه خواهد داد، در درجه دوم اهمیت قرار دارد. چراکه در صورت همکاری با رژیم نیز مجبور خواهد شد بخش عظیمی از سرزمینهای تحت کنترل خود را به او تسلیم کند. اساساً همه می دانند که عشیرتهای عرب منطقه مدت مدیدی است از وجود ی.پ.گ ناراضی هستند، اما به خاطر ترس از اتهام انتساب به داعش، دم بر نمی آورند. این سازمان تروریستی که در بدترین سناریو نیز، حداقل حاکمیت خود بر سه چهارم سرزمینهای تحت کنترل و همچنین مناطق استراتژیکی چون حوزه های نفت و آب را از دست خواهد داد و از نظر جغرافیایی تبدیل به جزایری جدای از هم خواهد شد، قادر به تداوم حاکمیت متکی بر سلاح خود نخواهد بود و با واکنشهای شدید مردم کرد محلی مواجه خواهد گشت. بدین ترتیب ی.پ.گ دیگر تهدید جدی برای ترکیه نخواهد بود.

ترامپ در قبال گامهایی که برداشته است، قبل از هر چیز از ترکیه انتظار همکاری بیشتری در موضوع ایران، به عنوان اصلی ترین هدفش در منطقه را خواهد داشت. در حالی که ترکیه خرید نفت از ایران را کاهش داده، ترامپ از این کشور خواهد خواست تا لحن خود را نیز ملایمتر کند و در کنار آن، به مانند دیگر کشورهای همسایه، قدمهای عملی برعلیه ایران بردارد. از آنجا که ترکیه به شکلی سنتی، یکی از مراکز اصلی استقرار مهاجران و مخالفان ایرانی است و همچنین با توجه به نفوذ معنوی ترکیه بر بخش زیادی از اقلیتهای گوناگون ایرانی که بیش از نیمی از جمعیت کشور را تشکیل می دهند، موضع ترکیه در تحولات مرتبط با ایران بسیار تعیین کننده است. در واقع موضعگیری ترکیه تا به امروز همیشه در جهت حفظ ثبات ایران بوده است. ترکیه همواره از ایران که با انقلاب ٥٧، به انزوای شدید سیاسی و تحریمهای اقتصادی دچار شده، حمایت کرده و در سال ١٣٨٩ به همراه برزیل در مسأله هسته ای نقش میانجیگری را ایفا کرده و در دوره اوباما برای آنکه مردم ایران از تحریمهای شدید آسیب نبینند، هر آنچه را از دستش بر می آمد، انجام داده است. با این همه، به اعتقاد بسیاری از مسئولان و کارشناسان، ایران پاسخ مثبتی به این رفتارهای ترکیه نداده و حتی در موضوعات بی ربطی همچون مشکلات محیط زیستی، ترکیه را مقصر قلمداد کرده و سعی در ایجاد جبهه ای متقابل داشته است.

تحول اساسی در روابط ترکیه با امریکا، با آنکه هنوز زودهنگام است، در صورتی می تواند تحقق پیدا کند که دولتمردان و مسئولانی که به ویژه در پنج سال گذشته در ایجاد فضای ضدّ ترکیه در واشینگتن نقش داشته اند، جای خود را به کسانی بسپارند که هماهنگتر از قبل با ترکیه عمل کنند؛ طبیعتاً آنکارا نیز مقتضیات لازم برای این انعطاف را فراهم خواهد ساخت. یکی از شاخصه های تعیین کننده در موضوع ایران، بدون تردید واکنش این کشور در قبال فعالیتهای ضد تروریسم ترکیه خواهد بود. فعالیتهای ترکیه بر علیه ی.پ.گ یا داعش اگر به هر دلیلی با پاسخ نظامی نیروهای طرفدار ایران یا رژیم سوریه مواجه شود، بی شک موضع ترکیه نیز تشدید خواهد شد. دولت ترکیه که به خاطر امنیت ملی خود حتی حاضر به قطع تمامی روابط با امریکا شده، بدون شک در مقابل شبه نظامیان وابسته به ایران یا رژیمی که مدتهاست مشروعیت خود را از دست داده، تسامحی از خود نشان نخواهد داد. با این همه، لازم است ترکیه با لحنی مناسب این نکته را به طرفهای حاضر در روند آستانه و به ویژه روسیه خاطرنشان سازد که این عملیات نه برعلیه رژیم، بلکه برعلیه سازمانهای تروریستی مذکور انجام خواهد شد. زیرا تقابل نظامی ترکیه با شرکای خود در روند آستانه، می تواند بحران سوریه را به مرحله خونین تری سوق دهد. برای گریز از چنین موقعیتی، لازم است به ویژه با روسیه تماس و هماهنگی های لازم صورت گیرد.

مقالات دیگر