توافقنامه ایران و چین نشان دهنده چیست؟

توافقنامه ایران و چین نشان دهنده چیست؟
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

وانگ یی، وزیر امور خارجه چین در پایان سفر منطقه ای خود، روز ٧ فرودین وارد تهران شد و با جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران سند همکاری جامع ٢٥ ساله امضا کرد. امضای این سند همکاری منجر به بحثهای بسیار هم در ایران و هم در جامعه جهانی شد. برخی محافل در ایران اظهار داشتند که با این توافقنامه که جزئیات آن فاش نشد، «ایران به چین فروخته شده است»؛ حتی اعتراضاتی در مقیاس کوچک نیز صورت گرفت. در حقیقت، این وقایع اولین تظاهرات اعتراضی مستقیم نسبت به سیاست خارجی جمهوری اسلامی بود. اگرچه در تظاهرات اجتماعی قبلی، شعارهایی نیز در مورد سیاست خارجی بیان شده بود، اما آن اعتراضات به طور کلی به دلایل سیاسی-اقتصادی داخلی مانند افزایش قیمت بنزین، اتهام تقلب در انتخابات یا اختلافات اداری بین شهرها بود.

برخی از مقامات با بیان اینکه واکنشهای منفی از سوی مردم به دلیل عدم اطلاع رسانی کافی به مردم بوده است، اظهار داشتند که امضای این توافقنامه درست پس از تعطیلات طولانی نوروز در ایران، باعث ایجاد یک خلأ گردیده است. در این زمینه، اظهارات سعید خطیب زاده؛ سخنگوی وزارت امور خارجه که در برنامه کلاب هاوس (که به طور فزاینده ای در میان کاربران ایرانی در حال گسترش است) به پرسشهای خبرنگاران پاسخ می داد، ناگهان به طور فزاینده ای پربازدید شد. بعد از آن نیز با ورود جواد ظریف و سایر وزرا، تعداد کاربران به حداکثر رسید. سؤالات به طور کلی در مورد این بود که چرا این توافقنامه توسط علی لاریجانی، رئیس پیشین مجلس، پیگیری شده است، نه توسط دولت منتخب؛ چرا جزئیات توافقنامه فاش نشده و چرا روند توافقی تا به این حد پراهمیت و محتوای آن، از دید عموم پنهان نگه داشته شده است. ظریف به طور خلاصه اظهار داشت که بر خلاف اظهارات کمال خرازی، وزیر پیشین خارجه، لاریجانی توسط وی پیشنهاد شده است، نه چینی هایی که به دولت روحانی اعتماد ندارند. بنابر این لاریجانی به عنوان «نماینده ویژه رهبری در امر روابط با چین»، پرونده را پیگیری می کند، اما تمام جزئیات تحت نظارت وزارت امور خارجه تهیه شده و همه نهادهای دولتی طی پنج سال گذشته به تمام جزئیات توافقنامه دسترسی داشته اند. وی در موضوع اطلاع رسانی نیز با بیان اینکه وزارت امور خارجه وظیفه خود را در این باره انجام داده و نهاد اصلی مسئول (صدا و سیما) مستقل از آنهاست، توپ را به زمین حاکمیت انداخت. به دلیل واکنش ظریف و توده وسیع مردم، صدا و سیما مجبور شد بخش فراوانی از این سخنرانی انجام گرفته در شبکه های اجتماعی را بازنشر دهد.

توافقنامه مورد بحث از همان سال ١٣٩٥ که در دستور کار قرار گرفت، به ویژه در ایران مورد بحث قرار گرفت، اما چینی ها در این باره سکوت اختیار کردند. وقتی متنهای موجود در مورد این توافقنامه یا به تعبیر مقامات ایرانی «سند نقشه راه» را مورد بررسی قرار می دهیم، متوجه می شویم که در آن همکاری بسیار گسترده ای از پروژه های زیربنایی تا مدیریت بنادر و از سرمایه گذاری در امور انرژی تا انتقال فناوری پیش بینی شده است. برخی مقامات ایرانی اظهار داشته اند که چینی ها نمی خواهند جزئیات این توافقنامه در مطبوعات منعکس شود. با این حال، حتی برخی اظهارات مبهم منتشر شده از سوی وزارت امور خارجه را می توان به عنوان افزایش تأثیر چین بر اقتصاد ایران، تا حد اعطای اختیار کنترل و نظارت بر آن تفسیر کرد. بنابر این، تعجب آور نیست که این توافقنامه به ویژه از سوی مخالفان خارج نشین نظام، از جمله برخی از هنرمندان مشهور، به کاپیتولاسیونهای تاریخی تشبیه شده است.

از آنجا که جزئیات فنی توافقنامه فاش نشده است، مواردی همچون درستی یا نادرستی ارقام مطرح شده از سوی برخی منابع و یا بعد نظامی همکاری مشخص نیست. با این حال، به عنوان یک ارزیابی کلی، چندان واقع بینانه به نظر نمی رسد که تهران که تحت فشار شدید دولت واشنگتن تضعیف شده است، به سرعت به یک همکاری همه جانبه با دولت پکن دست بزند یا چین که از قبل با ایالات متحده آمریکا دارای مشکلات جدی بوده است، با پشتیبانی از ایران، مورد جدیدی به مشکلات موجود بیفزاید. زیرا دولت پکن در سالهای گذشته به حساسیت آمریکا نسبت به ایران از جمله رعایت تحریمهای سنگین دوران ترامپ توجه نشان داده است. در دولت بایدن خواهیم دید که آیا این وضعیت تغییر کرده است یا خیر. چین که با دقت تمام از قرار دادن تمام تخم مرغهای خود در یک سبد اجتناب می ورزد، دارای حجم تجارت بسیار بیشتری با کشورهای عرب خلیج فارس در مقایسه با ایران است. همچنین با اسرائیل نیز دارای روابط نزدیکی است تا بدان اندازه که واکنش ایالات متحده آمریکا را نیز در پی داشته است. از این رو چنین به نظر می رسد که این توافقنامه یا سند، امروزه فاقد توانایی تولید یک پیامد و نتیجه استراتژیک باشد. با وجود این، اگر توافقنامه های مشخصی، به ویژه در حوزه انرژی و اقتصاد، در سالهای پیش رو بین دو کشور امضا شود و یا سرمایه از چین به ایران به عنوان وام یا سرمایه گذاری سرازیر شود، می توان گفت که این توافقنامه آغاز به تحقق کرده است.


این یادداشت بار نخست روز ٣ آوریل ٢٠٢١ در روزنامه صباح منتشر شده است.

https://www.sabah.com.tr/yazarlar/perspektif/hakki-uygur/2021/04/03/cin-iran-anlasmasi-neyi-gosteriyor