مدیریت بحران در ایران، نمونه موردی: کروناویروس

مدیریت بحران در ایران، نمونه موردی: کروناویروس
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.

کروناویروس که اولین مورد ابتلا به آن در آذرماه ١٣٩٨ در شهر ووهان چین شناسایی شده بود، در اندک مدتی در سرتاسر جهان انتشار یافت. سازمان بهداشت جهانی روز ٢٢ بهمن، کروناویروس جدید را بیماری «همه گیر جهانی» اعلام کرد. این نیز نشان از جدی تر شدن این بیماری واگیردار داشت و نخستین نشانه از اتخاذ تدابیر مؤثر در روزهای آتی بود.

کرونا در مدتی کوتاه به فیلیپین، ژاپن، کره جنوبی و امریکا رسید. در حال حاضر نیز در تمام قاره های جهان گسترده شده است. با این حال، آنچه که در ایران رخ داده، باعث شد این کشور بعد از چین در صدر کشورهای مبتلا به ویروس قرار گیرد. بعد از مدتی نیز ایتالیا در این زمینه از ایران پیشی گرفت.

نخستین ادعاها مبنی بر وجود کروناویروس در ایران در دی ماه مطرح شد، اما مسئولان وزارت بهداشت ایران در اظهاراتی در ٦ بهمن عنوان داشتند که در کشور هیچ مورد ابتلا به کروناویروس و یا مورد مشکوک مشاهده نشده است. روزنامه «ایران» در خبری به تاریخ ٢٣ بهمن ماه، از مرگ زنی ٦٣ ساله در تهران در ١٠ بهمن ماه به دلیل بیماری کووید ١٩ خبر داد، خبری که به نقل از کیانوش جهانپور، مسئول روابط عمومی وزارت بهداشت ایران، رسانه ای شده بود. بعد از اظهاراتی مبنی بر عدم وجود ویروس در ایران، وزارت بهداشت در ٣٠ بهمن ماه مجبور شد اعلام کند که نتیجه آزمایشهای دو فرد مشکوک به کرونا مثبت بوده است. اولین موارد مرگ به علت ابتلا به این ویروس در شهر قم صورت گرفت، اما متأسفانه تا زمان وقوع این اتفاق، مسئولان بیمارستانها و وزارت بهداشت متوجه حساسیت و جدی بودن وضعیت نبودند. پرسنل و مسئولان بیمارستانها به دلیل عدم اتخاذ تدابیر لازم، خود نخستین قربانیان بیماری واگیردار جدید گشتند.

یک هفته پس از برگزاری مراسم چهل و یکمین سالگرد پیروزی انقلاب در ٢٢ بهمن ماه، و دو روز قبل از برگزاری یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در ٢ اسفند ماه، محرز شد که چند نفر به علت کروناویروس جان باختند. مرگ بیماران نشان از آن داشت که این ویروس حداقل دو هفته قبل وارد کشور شده است. کرونا به سبب اظهارات متناقض مسئولان و عدم اتخاذ به موقع تدابیر لازم در سراسر کشور شیوع یافت و شمار مبتلایان و جان باختگان نیز روند صعودی به خود گرفت. حسن روحانی در اظهاراتی به صورت رسمی عنوان داشت که بیماری در تمام استانهای کشور گسترده شده است. اگرچه دولت در روند مبارزه با ویروس و در راستای مدیریت بحران گامهای چندی برداشت، اما این اقدامات مؤثر واقع نشد. نه تنها جلوی انتشار بیماری گرفته نشد، بلکه شمار مبتلایان و جان باختگان نیز روز به روز افزایش یافت. سرانجام جواد ظریف، ضمن بیان نیاز ایران به جامعه جهانی برای مبارزه با کروناویروس، از صندوق بین المللی پول وامی پنج میلیارد دلاری درخواست کرد.

مسئول مدیریت بحران کیست؟

بعد از این تحولات، شورای عالی امنیت ملی در جلسه ای در ٦ اسفند، ستاد ملی مبارزه با کرونا را تشکیل داد. وزیر بهداشت ریاست ستاد را بر عهده گرفت، اما اعضای آن دقیقا مشخص نیستند. از سوی دیگر در خصوص قانونی بودن تصمیمات این ستاد در مرحله اجرا نیز اطلاعی در دست نیست. علی لاریجانی پیشنهاد داد تا شورای پشتیبانی برای حمایت از تصمیمات ستاد ملی مبارزه با کرونا تشکیل شود. تصمیمات ستاد مذکور که روحانی نیز گاهی در جلسات آن شرکت می کند، از سوی برخی اقشار به چشم تردید نگریسته می شود. مردم ایران با بحرانی مواجه هستند که مشروعیت، اعضا و تصمیمات ستاد مدیریت آن مورد بحث و تردید است.

علی خامنه ای با ورود به قضیه و به عنوان فرمانده کل قوا در ٢٢ اسفند در دستوراتی به رئیس ستاد کل نیروهای مسلح خواستار تأسیس قرارگاه بهداشتی و درمانی برای مبارزه مؤثر نیرو‌های مسلح با بیماری شد. اگرچه خامنه ای دستور داده که نیروهای مسلح با ستاد ملی مبارزه با کرونا هماهنگ حرکت کنند، اما وضعیت کنونی به معنی ایجاد ساختاری به موازات ستاد ملی مبارزه با کروناست که با تصمیم شورای عالی امنیت ملی به ریاست روحانی تشکیل شده است. سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح در اظهاراتی در ٢٣ اسفندماه اعلام کرد که ظرف ٢٤ چهار ساعت، مراکز خرید، خیابانها و جاده های بین شهری تخلیه خواهند شد. این به معنی آن است که نیروهای مسلح در خیابانها حضور خواهند یافت و در صورت لزوم با توسل به زور شهروندان را مجبور به ماندن در خانه هایشان خواهند کرد. از سوی دیگر، دخالت نیروهای مسلح در مدیریت بحران باعث ضعیف پنداشته شدن دولت و تحت فشار قرار گرفتن آن خواهد گشت.

به رغم آن که ستاد ملی مبارزه با کرونا با اخذ تصمیماتی از قبیل تعطیلی مدارس و لغو اجتماعات و برنامه های گروهی، سعی در دور نگه داشتن مردم از اماکن پر تردد داشته است، اما آن گونه که پیداست مردم چندان وقعی به درخواستها برای در خانه ماندن ننهاده اند و به زندگی معمول خود ادامه می دهند. تصمیم ستاد کل نیروهای مسلح مبنی بر اتخاذ تدابیر شدید برای در خانه نگه داشتن شهروندان طی ٢٤ ساعت نیز ضمن آنکه روشی مؤثر و بجا در مبارزه برعلیه بیماری است، این سؤال را به ذهن متبادر می کند که آیا کودتایی در راه است؟ روحانی که از این وضعیت چندان راضی نیست، در اظهاراتی در ٢٥ اسفندماه اعلام کرد که هیچ شهری تحت قرنطینه قرار نخواهد گرفت و زندگی روال عادی خود را خواهد پیمود و در تعطیلات پیش روی نوروزی نیز هیچ محدودیتی اعمال نخواهد گشت.

بعد از زلزله بم در دی ماه ١٣٨٢ و در پی تحولات در زمینه مدیریت بحران، خامنه ای تحت عنوان سیاستهای کلی نظام، دستورالعملی را در موضوع پیشگیری و کاهش خطرات ناشی از سوانح طبیعی و حوادث غیرمترقبه به سران سه قوه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام فرستاده بود. در سومین بند از این دستورالعمل «میز مدیریت بحران» به ریاست رئیس جمهور در نظر گرفته شده بود. مجلس در همین راستا قانون «ستاد مدیریت بحران کشور» را با قید پنج سال فعالیت آزمایشی در سال ١٣٨٩ تصویب کرده بود. بر اساس این قانون، ستاد مدیریت بحران تحت ریاست رئیس جمهور و با عضویت رؤسای نهادهای حساس کشور مانند وزرای اطلاعات، کشور، اقتصاد، بهداشت، کشاورزی و مسکن و شهرسازی تشکیل می شود. با این همه با آنکه مدت آزمایشی در سال ١٣٩٤ پایان یافت، اما هیچ طرحی برای بعد از این تاریخ اندیشیده نشد. خلأ موجود در این زمینه در بحران کنونی، خود را به شکلی بارز آشکار ساخته است.

بازار گرم بحث حمله بیولوژیکی

در طی این روند در کنار تفاوت دیدگاه ها درباره مدیریت بحران، این موضوع که کروناویروس ممکن است یک حمله بیولوژیکی باشد، نیز مطرح شد. اظهارات وزارت دفاع چین در این خصوص مورد توجه افکار عمومی و حاکمیت ایران نیز قرار گرفت. زیرا حاکمیت ایران که تمام مسائل را از زاویه امنیتی مورد ارزیابی قرار می دهد، امکان ندارد که در چنین بحرانی از ادعاهای مربوط به حمله بیولوژیکی چشم پوشی کند. در دستورالعملی هم که خامنه ای به رئیس ستاد کل نیروهای مسلح فرستاد، یکی از موارد پیش بینی شده نیز این بود که تدابیر نیروهای مسلح دارای ویژگی یک رزمایش در برابر حملات احتمالی بیولوژیکی باشد. اما چنین برمی آید که مشاهده شدن بیماری در امریکا قبل از ایران، موضع گیری مقامات جمهوری اسلامی در این رابطه را تضعیف کرده است.

تأثیر بحران بر روابط ترکیه- ایران

ترکیه که به موقع و با تصمیمی بجا هم مرزهای زمینی و هم هوایی با ایران را بست، توانست از سرایت نتایج سنگین مدیریت ضعیف بحران در ایران به کشور جلوگیری کند. فخرالدین قوجا، وزیر بهداشت ترکیه در گفتگوی تلفنی با سعید نمکی، وزیر بهداشت ایران پیشنهاد قرنطینه کردن قم را مطرح ساخت که در ایران از سوی برخی محافل، همراه با سوء برداشت تعبیر شد. محافل بدبین همانهایی بودند که بر عدم قرنطینه قم پافشاری می کردند.
ترکیه با بستن مرزهای خود با ایران از برخی منافع اقتصادی چشم پوشی کرد و با این کار نشان داد که سلامتی شهروندانش بسیار فراتر از منافع مادی دارای اهمیت است. با این همه، به تعویق انداخته شدن سرایت بیماری به ترکیه و بعد از آن مدیریت موفق بحران در این کشور، در تهران به شکل دیگری تعبیر و تفسیر گردید. خامنه ای و برخی دیگر از مقامات در اظهاراتشان مدعی شدند که کشورهای همسایه واقعیتها در خصوص شیوع بیماری را از مردمان خود پنهان نگه می دارند؛ ترکیه نیز یکی از کشورهای مورد اشاره آنها بود. ایران سعی می کند با متهم ساختن کشورهای همسایه، مدیریت ناموفق خود در بحران را توجیه کند.

بیماری واگیردار کروناویروس و بحران اقتصادی

بحران اقتصادی پدید آمده تحت تأثیر تحریمهای امریکا، به سبب شیوع کرونا وارد مرحله حادتری می شود. به علاوه، در جلسه اوپک که بیژن زنگنه، آن را بدترین جلسه اوپک می داند که در طول حیات خود دیده است، عدم تفاهم روسیه و عربستان در خصوص کاهش تولید نفت برای جلوگیری از کاهش قیمت آن، باعث گردید تا قیمتهای نفت دچار کاهشی ناگهانی و شدید شوند، به گونه ای که قیمت نفت به پایین ترین سطح خود طی ٣٠ سال اخیر رسید. این وضعیت به معنی ضربه ای مضاعف بر درآمدهای نفتی ایران است؛ کشوری که به خاطر ممنوعیت فروش، نفت خود را از طریق قاچاق و زیر قیمت بازار به فروش می رساند.

تاکنون علاوه بر برخی سیاستمداران، نمایندگان مجلس، روحانیون برجسته و نظامیان عالیرتبه، صدها تن از شهروندان نیز جان خود را از دست داده و هزاران تن نیز مبتلا شده اند. آنگونه که از اظهارات اخیر روحانی نیز برمی آید، تدابیر شدید برای تحت کنترل درآوردن بحران اتخاذ نخواهد شد. ستاد مدیریت بحران که ایران برای مقابله با کروناویروس تشکیل داد، نه تنها به موقع تشکیل نشد و نتوانست تدابیر مؤثر و پیشگیرانه را با موفقیت اجرا کند، بلکه در ادامه نیز نتوانست احاطه و کنترلی بر روند اتفاقات داشته باشد. پیداست که تا زمانی که تدابیر شدید اتخاذ نگردد، دولت عاجز از کنترل این بحران خواهد بود. در حالی که دولت در پیِ اجرای تدابیر سخت نیست، مردم کشور نیز هیچ اهمیتی برای تصمیمات اتخاذ شده در ارتباط با مدیریت بحران قائل نیستند. از اینرو احتمالا در ماه های آینده با افزایش تعداد مبتلایان به کرونا و میزان مرگ و میر ناشی از آن مواجه خواهیم بود.

کروناویروس بار دیگر وجود مشکلات ساختاری در مورد اداره کشور را نشان داد. در یک سو رهبر انقلاب قرار دارد که دارای اختیارات وسیعی است و از این اختیارات استفاده نمی کند و در سوی دیگر کشوری قرار دارد که از سوی رئیس جمهور اداره می شود که اختیاراتش در مقایسه با مسئولیتهایش بسیار محدود است. این نیز آشکارا نشان از آن دارد که سازوکار نظارت و توازن از همان ابتدا به درستی طراحی نشده است. ایران نیازمند تغییر سیستم مدیریتی است. در غیر این صورت، قادر نخواهد بود تا از دور تسلسل بحرانهایی که دچار آنها می شود، رهایی یابد و این امر نه تنها ایران، بلکه به همان اندازه منطقه را نیز تحت تأثیر قرار خواهد داد.


این نوشته برای اولین بار در تاریخ ١٦ مارس ٢٠٢٠ در خبرگزاری آناتولی منتشر شده است:

https://www.aa.com.tr/tr/analiz/iran-in-kriz-yonetme-kabiliyeti-koronavirus-ornegi/1769175

مقالات دیگر