منندز مخالف ایران یا دوستدار آن؟

منندز مخالف ایران یا دوستدار آن؟
با فشار دادن دکمه های + و - می توانید اندازه فونت متن را تغییر دهید.
کارشناس ارشد بیلگه خان آلاگوز

علی باقری کنی، معاون وزیر امور خارجه ایران، ١٢ آبان ماه اعلام کرد که مذاکرات هسته ای میان ایران و کمیسیون برجام که دور اول آن در آوریل آغاز و دور ششم آن در ژوئن گذشته برگزار گردید، ٨ آذرماه دوباره از سر گرفته خواهد شد. در این میان، نوع رویکرد و رفتاری که ایران و آمریکا در پیش خواهند گرفت، بار دیگر موضوع بحث شد. زیرا در همان روز که اعلام شد مذاکرات از سر گرفته خواهد گشت، علی شمخانی، دبیرکل شورای عالی امنیت ملی ایران در اظهاراتی بیان داشت: «رئیس ‌جمهور فاقد اختیار آمریکا حاضر به ارائه تضمین نیست. در صورت عدم تغییر شرایط فعلی، نتیجه مذاکره از قبل روشن است.» بدین ترتیب، شمخانی بر این موضوع تأکید کرد که تضمین گرفتن از آمریکا مبنی بر عدم خروج از برجام، پیش شرط ایران است.

از سوی دیگر، از اظهارات ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی این کشور به وضوح می توان دریافت که شک و تردید نسبت به ایران در آمریکا وزن بیشتری پیدا کرده است. دلیل اصلی این امر، افزایش فشار حزب جمهوری خواه بر حزب دموکرات است؛ حزبی که هم ریاست جمهوری و هم اکثریت کنگره را در اختیار دارد. این امر نیز تمایز دیرینه بین جناح مترقی و جناح ميانه رو/محافظه کار در حزب دموکرات را بیش از پیش تشدید می کند. زیرا می دانیم که جناح مترقی از بازگشت آمریکا به برجام حمایت می کند، در حالی که جناح محافظه کار در این مورد مردد است و با جمهوری خواهانی که از ابتدا مخالف توافق بودند، در یک صف قرار دارد. بنابر این، روند وین به نوعی دارای عملکرد کاغذ تورنسل است. در این مرحله، ابتکارات مختلف در سنای ایالات متحده آمریکا و پیشگام این ابتکارات؛ رابرت منندز جلب توجه می کند.

روابط صمیمانه رابرت منندز با جمهوری خواهان

سناتور دموکرات رابرت (باب) منندز که در ١٥ بهمن ماه ١٣٩٩ به عنوان رئیس کمیته روابط خارجی سنای آمریکا منصوب شد، علاوه بر اینکه یک سیاستمدار حرفه ای باتجربه است، شخصیت جالبی نیز دارد. به راحتی نمی توان او را در طبقه بندی جناح مترقی یا میانه رو قرار داد، زیرا در دوران عضویت در مجلس نمایندگان (١٩٩٣-٢٠٠٦)، یکی از معدود کسانی بود که با تصمیم رئیس جمهور جورج دبلیو بوش برای حمله به عراق در سال ٢٠٠٣ میلادی مخالفت کرد. با توجه به اینکه رئیس جمهور فعلی بایدن و نیز افراد حاضر در تیمش یعنی کامالا هریس، آنتونی بلینکن و جیک سالیوان، همراه با نئوکانها از این جنگ حمایت کردند، می توان منندز را در جناح مترقی در نظر گرفت. به همین ترتیب، اظهارات او در زمینه حقوق بشر، حقوق پناهندگان، حقوق زنان و حق سقط جنین و تلاشهایش برای مبارزه با نژادپرستی سیستماتیک و مبارزه او برای حقوق دگرباشان جنسی نیز این دیدگاه را تقویت می کند.

از سوی دیگر، موضوع مهمی وجود دارد که باعث می شود گمان کنیم منندز به جناح میانه رو/محافظه کار حزب دموکرات تعلق دارد و آن، نگرش او نسبت به ایران است. در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما، هنگامی که ریاست کمیته روابط خارجی را بین سالهای ٢٠١٣-٢٠١٥ بر عهده داشت، مواضع ضد ایرانی وی نمود قطعی پیدا کرد و حتی برای مخالفت با برجام با همراهی سناتورهای جمهوری خواه لیندسی گراهام و باب کورکر، قانون بازنگری توافق هسته ای ایران در سال ۲۰۱۵ را تهیه و به تصویب سنا رساند. امروز نیز به نوعی تاریخ در حال تکرار است. منندز مجدداً رئیس کمیته روابط خارجی است و در مورد برجام، همگام با جمهوری خواهان حرکت می کند. این نیز باعث می شود که او هدف جناح مترقی در درون حزب باشد.

باید دانست که در پس زمینه رابطه هماهنگ منندز با جمهوری خواهان، یک تجربه شخصی جدید نیز نقش داشته است. در ١ آوریل ٢٠١٥، منندز به اتهام فساد مالی از سوی دادستانی فدرال در دادگاه حاضر شد که این موضوع مهمی است. زیرا برای اولین بار است که یک سناتور آمریکایی مشغول به کار، از سوی دولت تحت حاکمیت حزب خود مورد اتهام قرار می گیرد. اتهامات منندز این بود که او هدایایی به ارزش تقریباً یک میلیون دلار و نیز کمکهای مالی انتخاباتی از یک چشم پزشک ثروتمند در ازای تأمین برخی امتیازات دریافت کرده است. این اتهامات در نهایت به یک پرونده رشوه فدرال تبدیل شد. در نوامبر ٢٠١٧، این پرونده به نفع منندز به پایان رسید و او در این مدت، بیشترین حمایت را از سوی جمهوری خواهان به ویژه گراهام دریافت کرد. گراهام به عنوان شاهد به دادگاه منندز فراخوانده شد و به نفع او شهادت داد. در این زمینه، پاسخ گراهام به سؤال وکیل منندز بسیار قابل توجه است: وکیل: «موضوع دیگر توافق هسته ای ایران است. این موضوع بسیار بحث برانگیز بود. موضوعی که شما از نزدیک با وی همکاری کردید. موضوع ایران و تهدیدش برای امنیت ملی بود؟ گراهام: «بله، باب به مخالفت با حزب خودش پرداخت. او راهی را که اکثر دموکراتها درباره توافق با ایران در پیش گرفتند، طی نکرد. می دانید که من همراه با باب در مورد امنیت ملی، کارهای زیادی انجام می دهم. من به ‌عنوان یک جمهوری‌ خواه می گویم، او کسی بود که می ‌توانستید در مورد مسائل امنیت ملی و مسائلی که نیاز به یک موضع غیر حزبی دارد، با او همراه شوید.» این حمایت مهم باعث تقویت موضع غیر حزبی دو سناتور در مورد مسائل امنیت ملی و ایران شد.

در این زمینه، لازم به ذکر است که جمهوری خواهان با نوعی واکنش پیشگیرانه نسبت به تلاشهای دولت بایدن برای بازگشت به برجام، با منندز در تماس و تعامل خواهند بود. کما اینکه، منندز و گراهام به وضوح، این وضعیت را در مقاله مشترکی که در ۳ ژوئن ۲۰۲۱ در واشنگتن پست منتشر ساختند، بیان کردند. اساسی ترین گفتمان دو سناتور در این مقاله این است که تفسیر مخالفت آنها با برجام به عنوان مخالفت آنها با گفتگو و دیپلماسی با ایران، برداشت نادرستی است. تأکید قابل توجه دیگر در همین مقاله، این است که آنها معتقدند جوامع برای تأمین برق و اشتغال، باید بتوانند به شکلی امن، برنامه انرژی هسته ای صلح آمیزی داشته باشند و به عنوان گامی ملموس در جهت این هدف، پیشنهاد آنها ایجاد یک بانک منطقه ای سوخت هسته ای، با اتکا به پیشنهاد کشورهای مختلف در گذشته است. در این مرحله، نقشه راه پیشنهادی دو سناتور برای دولت بایدن به این صورت بیان گشته است: «همه اینها یک سؤال اساسی را مطرح می سازد: چرا باید تلاشهای دیپلماتیک خود را به کنترل برنامه هسته ‌ای ایران محدود کنیم؟ به جای این کار، ما باید به دنبال رویکردی باشیم که به طور معناداری، این رفتار ایران و نفوذی که این کشور همچنان از این طریق به دست می‌آورد، را محدود سازد. اگر ما چیز بیشتری از ایران می خواهیم، باید در ازای آن، حاضر باشیم تحریمهای بیشتری را کاهش دهیم. ایالات متحده آمریکا و جامعه بین ‌الملل باید از یک تعامل بالقوه دیپلماتیک منطقه ‌ای جدید بهره ببرند و برای مهار نفوذ بدخواهانه ایران در منطقه مذاکرات گسترده ‌تری را تشویق کنند.»

یکی دیگر از نمونه ‌های اخیر همکاری سناتور منندز با جمهوری ‌خواهان، قانون رقابت استراتژیک است که او به همراه سناتور جمهوری‌ خواه جیم ریش نوشت و در ۲۱ آوریل گذشته تصویب شد. اگرچه هدف این قانون تنظیم رقابت ایالات متحده با چین است، اما تصویب این قانون بلافاصله پس از توافقنامه همکاری جامع 25 ساله ایران و چین که در مارس ٢٠٢١ امضا شد، دارای پیام خاصی است. زیرا در تهیه این قانون که با هدف حفظ منافع آمریکا در منطقه هند، اقیانوسیه و خاورمیانه تهیه شده، ایده محدود کردن میدان حرکت توافقنامه امضا شده بین ایران و چین نیز مؤثر بوده است.

خصومت منندز با ترکیه

منندز که به داشتن روابط نزدیک با لابی ارمنی معروف است، زمانی که آذربایجان در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۰، عملیاتی را در قره باغ کوهستانی برای آزادسازی اراضی اشغال شده از سوی ارمنستان آغاز کرد، یکی از اولین کسانی بود که واکنش نشان داد. در مطلبی که او یک روز بعد و در تاریخ ۲۸ سپتامبر در توییتر منتشر کرد، با بیان این جملات که «حمله آذربایجان به قره باغ کوهستانی را که یکی دیگر از اقدامات تجاوزکارانه مورد حمایت ترکیه است، به شدت محکوم می کنم. دولت دونالد ترامپ باید کمکهای امنیتی به آذربایجان را متوقف کند و از طریق گروه مینسک کنفرانس امنیت و همکاری اروپا برای دستیابی به آتش بس وارد عمل شود.»، ابایی نداشت که موضع ضد ترکیه ای خود را پنهان سازد. کما اینکه وی در جلسه کمیته روابط خارجی سنا برای کسب رأی اعتماد آنتونی بلینکن در ١٩ ژانویه ۲۰۲۱ موضع مشابهی از خود نشان داد و جملات زیر را به کار برد: «ترکیه با حمایت از تجاوزات آذربایجان در قره باغ به ایجاد بی ‌ثباتی ادامه می ‌دهد». در نهایت، در ٤ نوامبر ٢٠٢١، در حالی که مذاکرات برای قانون مجوز دفاع ملی ٢٠٢٢ (NDAA) در حال انجام بود، منندز دو لایحه فرعی یکی برای نظارت دقیق بر برنامه هواپیمای بدون سرنشین مسلح ترکیه و دیگری برای حذف معافیتهایی که مانع قطع کمک به آذربایجان می گشت، ارائه کرد.

نکته جالب اینجاست که برهه ای که منندز موضعی ضد ترکیه/آذربایجان به خود گرفت، همزمان با دوره ای است که گفتمانهای ضد آذربایجانی و ضد ترکیه ای ایران در زمینه مسئله قره باغ کوهستانی افزایش یافت. نکته قابل توجه و معنی دار این است که منندز از یک سو در زمینه برنامه هسته ای ایران از زبانی تند علیه ایران استفاده می کرد، و از سوی دیگر موضعی اتخاذ می کرد که تقریباً فضا را برای ایران در قفقاز جنوبی که به یک اولویت استراتژیک برای ایران تبدیل شده، باز می کرد. زیرا موضع ضد ترکیه ای و ضد آذربایجانی منندز، موازی گفتمان ملی گرایان فارس در ایران است. در این زمینه خواه ناخواه این سؤال به ذهن متبادر می شود که آیا موضع منندز نسبت به برنامه هسته ای ایران نمادین است یا خیر؟ زیرا موضع سیستماتیک ضد ترکیه ای و آذربایجانی منندز نشان می دهد که او در واقع در قفقاز جنوبی با ملی گرایان فارس هماهنگ عمل کرده و همکاری راهبردی ایران و ارمنستان را تشویق می کند. بنابر این، پرسیدن این سؤال ضروری است که آیا منندز مخالف ایران است یا دوستدار آن؟ زیرا این رویکردهای متناقض منندز، این تصور را ایجاد می کند که از یک سو، او سیاستمداری نیست که به طور کامل با رفتارهای منطقه ای ایران مخالف باشد و از سوی دیگر، از ترکیه به عنوان یکی از اعضای ناتو، حتی بیشتر از ایران عصبانی و ناراحت است.
 

مقالات دیگر